درد های روان تنی، از جمله دردهایی هستند که منشا روانی دارند. به عبارتی آنهایی که به وسیله تنشها و فشارهای روانی فرو داده شده یا سرکوب شده، ایجاد میشوند؛ به صورت جسمانی خود را نشان میدهند.
اختلال و دردهای روان تنی چیست؟
دردهای روان تنی همان دردهایی هستند که به وسیله دارو درمانی بهبود پیدا نکردهاند. به عبارتی هیچ گونه منشا جسمانی ندارند. بنابراین بسیاری از دردها یا مشکلات جسمانی که به وسیله روشهای پزشکی التیام نیافتهاند را میتوان دردهای روان تنی نامید. از جمله دردها و یا مشکلات جسمانی که میتوان منشا آنها را روانی برشمرد، عبارتند از:
سردردهای تنشی، میگرن، گردن درد، حتی بسیاری از اوقات فشار خون یا دیابت نیز ممکن است به وسیله فشار روانی بروز کند. بسیاری از اختلالات جنسی نیز از جمله اختلالات روان تنی هستند. حتی بسیاری از اوقات ریزش مو نیز منشا روانی دارد. همچنین گاهی اوقات فلج اندام که اصطلاحا در روانشناسی آن را هیستریک مینامند، دارای منشا روانی است.
تفاوت خود بیمار انگاری و دردهای روان تنی
خود بیمار انگاری با ترس دائمی از ابتلا به یک بیماری جدی و خطرناک همراه است. آیا سردرد دارید؟ شاید تومور مغزی باشد. احساس تهوع دارید؟ شاید دچار نوع وخیمی از سرطان شدهاید. این در حالی است که افراد طبیعی به این فکر میکنند که سردردشان میتواند در اثر کم آبی و تهوع آنها به خاطر چیزی باشد که خوردهاند. افرادی که دچار خود بیمار انگاری هستند از ترس دائمی رنج میبرند. این ترسی است که به مراجعه مداوم به پزشک و آزمایشات مکرر ختم میشود.
افرادی که دچار این اختلال هستند بر این باورند که هر نوع علامتی می تواند نشانه اولیه یک بیماری خطرناک و مرگبار باشد و با ترس دائمی از بیماری زندگی خواهند کرد. این در حالی است که افرادی که دچار دردهای روان تنی هستند، دارای نشانههای واقعی بالینی بوده که هر روز با آن دست و پنجه نرم میکنند و در دردها و مشکلات موجود اغراق نمیکنند.
تشخیص دردهای روان تنی
پزشک چطور میتواند به این نتیجه برسد که دردی که حس میکنید حاصل دردهای روان تنی است؟
اولین گام، رد بیماریهای محتملی است که میتوانند عامل درد باشند. با وجودی که این کار به انجام آزمایشات متعدد، رادیوگرافی و دیگر روشهای تشخیصی نیاز دارد، اما نباید احتمال ابتلا به یک بیماری نادیده گرفته شود. زمانی که تمام احتمالات رد شد، بیمار به متخصص اختلالات دردهای روان تنی ارجاع داده میشود. در برخی موارد، ارجاع به روانپزشک و روانشناس نیز ضروری است.
برای کمک به تشخیص، بیمار باید موارد زیر را در نظر بگیرد:
- سابقه خانوادگی ابتلا به مشکلات روانی یا اختلالات جسمانی
- بیماری جسمی در یک یا هر دو والد
- وضعیت مالی نامناسب و وجود بحران در خانواده
- وقایع منفی در زندگی
- قربانی شدن یا مورد آزار و اذیت قرار گرفتن
- سابقه اختلال جسمانی
- مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در دوران کودکی (جسمی، روانی، جنسی)
- سبکهای نادرست فرزند پروری
- افزایش درد پس از یک اتفاق استرسزا
- فروکش درد هنگام حذف اتفاق استرسزا
برخی از انواع بیماریهای روان تنی
1- اختلالات گوارشی از انواع بیماریهای روان تنی
2- اختلالات قلبی عروقی از جمله بیماریهای روان تنی
3- اختلالات تنفسی و به ویژه آسم
4- فشار خون از جمله اختلال سایکوسوماتیک
5- دردهای ستون فقرات و به ویژه دردهای کمر
6- مشکلات تیروئید از جمله اختلال سایکوسوماتیک
7- اختلالات تغذیهای و خوردن
روشهای درمان دردهای روان تنی
مشاوره
افرادی که دچار دردهای روان تنی هستند، میتوانند در گام اول به یک مشاور یا درمانگر مراجعه کنند تا در مورد علائم جسمی و روانی خود صحبت کنند. یافتن مشاوری که به او اعتماد داشته باشند و با او حس راحتی داشته باشند اهمیت دارد. چرا که در بسیاری از موارد، درمان باعث آگاهی از ظهور و وجود دردهای عاطفی میشود که سالها دفن شده بودند.
رفتار درمانی شناختی
رفتار درمانی شناختی می گوید که واکنش ما به یک موقعیت تا حد زیادی به درک ما از آن بستگی دارد. درک افراد از یک موقعیت تا حد زیادی متفاوت است و به تجارب، مسائل ژنتیکی در ارتباط با بیماریهای روانی و محیطی که در آن رشد کردهایم بستگی دارد. افکار، احساسات و رفتارهایمان بر نحوه زندگی ما تاثیر میگذارند. اساس این نوع درمان کمک به بیمار در شناسایی ترومای قبلی و کار کردن بر روی احساسات خود است. این روش درمانی به بیمار نشان میدهد که میتواند احساسات منفی را بازنویسی کند و الگوی آنها را تغییر دهد.
درمان گروهی
در حالی که رفتار درمانی شناختی به طور خاص بر فرد تمرکز دارد؛ گاهی می توان از گروه درمانی نیز منفعت برد. شنیدن تجارب دیگران به بهبود علائم بیماری و دردهای روان تنی کمک میکند.
دارو درمانی
اگر رفتار درمانی شناختی کافی نباشد، برخی از درمانگران استفاده از دارو را برای کاهش علائم دردهای روان تنی توصیه میکنند. بسته به سابقه پزشکی بیمار و علائم فعلی، استفاده از داروهای ضدافسردگی، داروهای روانپریشی و مهارکنندههای بازجذب سروتونین میتوانند به بیمار کمک کنند.
سایر درمانهای جایگزین
اگر بیمار از دردهای ناتوان کننده روان تنی رنج ببرد، حرف زدن با یک متخصص حرفهای در این زمینه توصیه میشود. روشهای درمانی متعددی وجود دارند که در کنار روشهای فوق میتوانند به درمان بیمار کمک کنند. برخی از این روشها عبارتند از انواع تکنیکهای ماساژ، همانند ماساژ شیروپراکتیک (درمان از راه دستکاری در ستون مهرهها) و شیاتسو ( ماساژ فشاری)، استفاده از هنر درمانی، هیپنوتیزم و روشهای دیگر.
یوگا و مدیتیشن
یوگا و مدیتیشن میتوانند به کاهش استرس و ایجاد احساس آرامش در زندگی به فرد کمک کنند. این امر به ویژه در صورت وجود عامل ترومای عاطفی در ابتلا به دردهای روان تنی صدق میکند. یوگا و مدیتیشن به شما در آرام کردن ذهن و بدن و رسیدن به شفافیت ذهن کمک میکنند. تمرینهای کششی ساده به کاهش دردهای جسمی کمک خواهند کرد.
نتیجه گیری
گاهی به دلیل استرس، ارگانی از بدن افراد دچار مشکل میشود. چون در این افراد، بیماری مزمن است، فرد باید مدتی دارو درمانی کند تا علائم حاد بدنیاش را با کمک دارو درمان کند. اما از آن جا که نشانههای فیزیولوژیک بیماریها، به دلیل مشکلاتی در محیط زندگی فرد به وجود آمدهاند، فرد باید برای سازگاری با عوامل محیطی، درمان روانشناختی را هم آغاز کند و برای درمان دردهای روان تنی مدتی مشاوره بگیرد.
دیدگاهتان را بنویسید