احتمالا تا به حال اسم بیماری اختلال دو قطبی به گوشتان خورده است! اگر با ما همراه باشید با اطلاع از علائم و حالات آن ممکن است رد پاهایی از آن را به طور خفیف یا واضح در اطرافیان خود مشاهده کرده باشید. ممکن است یکی از نزدیکان شما مثلا همسر، فرزند و … به اختلالات دوقطبی مبتلا باشد و بخواهید به او کمک کنید، اما ندانید از کجا باید شروع کنید. شاید از رفتار او ناامید و ناراحت شوید و ندانید که چه واکنشی باید نشان دهید. پس ما را تا آخر این مطلب همراهی کنید.
اختلال دو قطبی چیست؟
اختلال دو قطبی یا شیدایی- افسردگی نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات و نوسانات شدید خلقی میشوند. این نوسانات، معمولا هفتهها یا ماها طول میکشد و با آنچه مردم عادی، در زندگی روزمره تجربه میکنند، بسیارمتفاوت است. معمولا، تغییرات غیرعادی در روحیه و انرژی، به شکل فعالیت بیش از حد و ناتوانی در انجام عملکردهای روزمره نمود پیدا میکند. ناتوانی ناشی از اختلالات دوقطبی، میتواند شدید باشد و منجر به آسیب روابط، شغل یا عملکرد فرد در مدرسه و حتی خودکشی شود.
انواع اختلالات دو قطبی
اختلال دو قطبی نوع اول:
به شرایطی اطلاق میشود که تنها یک دوره شیدایی یا مانیا وجود داشته و فرد پیش از آن هیچ دوره افسردگی اساسی را تجربه نکرده باشد. اختلال دو قطبی نوع اول، در صورت عدم اقدام برای درمان دورههای شیدایی به مدت 3 تا 6 ماه طول میکشد. دوره افسردگی این افراد نیز 6 تا 12 ماه خواهد بود.
اختلال دو قطبی نوع دوم:
در اختلال دوقطبی نوع دوم، یک دوره افسردگی شدید وجود دارد. در صورتی که تغییرات خلق و خو در فرد بیمار کم باشد و در اصطلاح به صورت هیپومانیا تجربه گردد، به عنوان اختلال دوقطبی خفیف شناخته میشود.
اختلال دو قطبی ادواری یا سیکلوتایمی:
اختلال دو قطبی ادواری، شکل خفیف اختلال دوقطبی نوع دوم است؛ با این تفاوت که شدت علائم افسردگی و دوره شیدایی کمتر است.
اختلال دو قطبی پیش رونده:
در اختلال دو قطبی پیش رونده، فرد بیمار بیش از چهار بار در روز دچار تغییرات خلق وخو میشود. این نوع اختلال در 10 درصد افرادی که مبتلا به اختلال افسردگی شیدایی هستند، دیده میشود و میتواند با اختلال دوقطبی اول و دوم نیز همراه باشد.
علائم اختلال دو قطبی
افسردگی
افسردگی، احساسی است که همه ما در طول زندگی، کم یا زیاد آن را تجربه کردهایم. این احساس میتواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگی کمک کند. اما در افسردگی بالینی یا اختلالات دو قطبی این احساس افسردگی بسیار شدیدتر است. افسردگی دو قطبی برای مدت طولانی باقی میماند و حتی انجام امور عادی زندگی را سخت یا غیر ممکن میسازد. در صورتی که شما افسرده شده باشید متوجه این تغییرات در خود میشوید:
روحی
- احساس غمگینیای که از بین نمیرود
- احساس نیاز به گریستن بدون هیچ دلیلی
- ازدست دادن تمایل و رغبت به همه چیز
- لذت نبردن از چیزهایی که قبلا لذت بخش بودند
- احساس بیقراری و آشفتگی
- از دست دادن اعتماد به نفس
- احساس بیارزشی و ناامیدی
- زودرنجی و تحریکپذیری
- فکرکردن به خودکشی
فکری
- از دست دادن قدرت فکر کردن به چیزهای مثبت و امیدوارانه
- از دست دادن قدرت تصمیمگیری حتی در موارد ساده
- اختلال در تمرکز کردن
جسمی
- کم شدن اشتها و وزن
- مشکل خوابیدن
- بیدار شدن زودتر از موقع
- احساس خستگی کامل
- یبوست
- عدم تمایل به رابطه جنسی
رفتاری
- مشکل در شروع و به پایان رساندن کارها، حتی کارهای روزمره
- گریه کردن زیاد و یا احساس نیاز به گریه و عدم توانایی گریستن
- پرهیز از مواجه با افراد
شیدایی یا هیجان
شیدایی، یک احساس خوشحالی، افزایش انرژی و خوشبینی بیش از اندازه است. این حالت میتواند آنقدر شدید باشد، که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است تفکرات عجیبی راجع به خود داشته باشید، تصمیمات بدی بگیرید و به صورت شرمآور، مضر و گاهی خطرناک رفتار کنید.
مانند حالت افسردگی، در این حالت هم زندگی فرد مختل میشود و میتواند روابط و کار فرد را تحت تاثیر قرار دهد. وقتی که این حالت خیلی شدید نباشد، به آن شیدایی خفیف میگویند.
در صورتی که شما شیدا شوید، ممکن است حالات زیر را در خود مشاهده کنید:
روحی
- بسیار شاد و مهیج
- عصبی و برانگیخته شدن توسط کسانی که در خوشبینی شما شریک نمیشوند
- احساس برتر بودن بیش از اندازه
فکری
- پر از ایدههای جدید و مهیج
- پریدن از یک ایده به ایدهی دیگر
- شنیدن صداهایی که افراد دیگر نمیشنوند
جسمی
- بی میلی یا ناتوانی در خوابیدن
- پر انرژی
- افزایش تمایل به رابطه جنسی
رفتاری
- برنامهریزیهای بلندپروازانه و غیرواقعی
- بسیار فعال و پرجنب و جوش
- رفتارهای نامعمول
- حرف زدن سریع به طوری که ممکن است دیگران متوجه صحبتهای شما نشوند
- تصمیمات عجولانه با نتایج مصیبت بار
- وِلخرجی
- احساس صمیمیت زیاد
- بروز بیش از حد احساسات
اگر شما در اواسط دوره شیدایی برای اولین بار باشید، ممکن است متوجه هیچ چیز غیرعادی نشوید. حتی دوستان و خانواده شما نیز ممکن است متوجه نشوند. ممکن است حتی وقتی که کسی سعی میکند در این مورد، نظری ابراز کند، ناراحت شوید. در این حالت شما به تدریج در انجام امور روزمره و ارتباط با افراد دچار مشکل خواهید شد.
خودبزرگ بینی
انجمن روانپزشکی آمریکا، اعتماد به نفس شدید را از علائم اختلال دو قطبی ذکر کرده است. انجمن روانشناسی آمریکا (APA) احساس اهمیت زیاد را، یک احساس اغراق آمیز از بزرگی، اهمیت و توانایی یک فرد، تعریف میکند. در حالی که خودبزرگ بینی در سایر اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت خودشیفته زیاد است، اما میتواند نشانهای از اختلال دو قطبی نیز باشد.
صحبت کردن سریع
مبتلایان به اختلال دو قطبی، ممکن است سریعتر یا بلندتر از حد طبیعی صحبت کنند. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی، از الگوهای نامنظم گفتار، مانند قطع کردن یهویی در وسط گفتگو یا صحبت بیش از حد استفاده کنند.
مشکل تمرکز
مشکل در تمرکز، میتواند علامتی از اختلال دو قطبی در هر دو دوره شیدایی و افسردگی باشد. در طول قسمتهای افسردگی، کمبود انرژی ممکن است باعث اختلال در تمرکز شود و در طول دورههای شیدایی، انرژی بیش از حد باعث پرت شدن حواس فرد مبتلا میگردد.
تحریکپذیری زیاد
تحریکپذیری، یکی دیگر از علائم اختلال دو قطبی است. کارشناسان بهداشت روان، همچنان تحقیق میکنند که آیا تحریکپذیری شدید در کودکان برای تشخیص ابتلای آنها به اختلال دو قطبی کافیست یا خیر؟ اما قطعا وقتی تحریکپذیری و اضطراب با سایر علائم رخ میدهد، به احتمال زیاد علائم اختلال دو قطبی هستند.
خواب نامنظم
در کنار سایر علائم، مشکل در خوابیدن یا خواب بیش از حد، ممکن است علائم اختلال دو قطبی باشد. افراد مبتلا در طول ابتلا به اختلال دو قطبی ممکن است، کمتر از حد معمول بخوابند، اما باز هم بعد از تنها چند ساعت خواب بسیار پر انرژی هستند. در یک دوره افسردگی، افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است بیشتر بخوابند و باز هم احساس خستگی کنند.
تغییر اشتها
افراد مبتلا به اختلال دو قطبی، ممکن است در دورههای شیدایی، لاغر شوند، به دلیل کمبود خواب و غذای شخصیت دو قطبی ! اگرچه بسیاری از عوامل، از جمله داروها، میتوانند منجر به از دست دادن اشتها شوند، اگر این علائم همراه با علائم دیگر رخ دهد، میتواند نشانهای از اختلالات دو قطبی باشد. براساس اعلام بهداشت روانی، افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ، ممکن است در طول دورههای افسردگی، افزایش اشتها را تجربه کنند.
مصرف الکل یا مواد مخدر
افرادی که دچار اختلال دو قطبی اند، نسبت به یک فرد معمولی، خیلی بیشتر در معرض اعتیاد به مواد مخدر یا الکل هستند. این افراد ممکن است سعی کنند علائم اختلال خود را طی فاز شیدایی، با الکل یا مواد مخدر تسکین دهند یا از آنها به عنوان یک محرک طی دورهی افسردگی استفاده کنند.
چه کسانی به اختلال دو قطبی مبتلا میشوند؟
اختلال دو قطبی تقریبا رایج است و از هر ۱۰۰ نفر، یک نفر در برههای از زندگیاش به این اختلال مبتلا میشود.
اگرچه اختلال دو قطبی میتواند در هر سنی اتفاق بیفتد؛ اما معمولا در سنین ۱۴ تا ۱۹ سالگی دیده میشود و به ندرت پس از ۴۰ سالگی بروز میکند.
زنان و مردان به یک اندازه در معرض ابتلا به این اختلال هستند.
همچنین الگوی تغییرات خلقی در اختلال دو قطبی برای همهی افراد یکسان نیست. برخی از بیماران تنها یک یا دو دوره دوقطبی را در طول زندگی خود تجربه میکنند و در میان این دورهها، زندگی طبیعی دارند درحالی که برخی بیماران دورههای متعددی را میگذرانند.
چگونه به شخصیت مبتلا به اختلال دو قطبی کمک کنیم؟
اگر در اطراف ما یا از یکی از عزیزان نزدیکمان اختلال دو قطبی داشت، چگونه با او رفتار کنیم تا رو به بهبودی برود؟
گاهی به صحبتهای او فقط گوش کنید
شاید دوست داشته باشید به دیگران بگویید چطور مشکلشان را حل کنند، اما گاهی فقط باید شنونده باشید. گاهی عزیزانتان فقط میخواهند به حرفهایشان گوش کنید و نیازی به نظر شما ندارند.
در عوض به آنها بگویید که همیشه هستید و هر وقت بخواهند میتوانند با شما صحبت کنند. شاید همیشه تمایلی به حرف زدن نداشته باشند، اما بودن شما، آنها را دل گرم میکند.
به درمان تشویقش کنید
یادتان باشد که، بیماران دو قطبی میتوانند زندگی موفق و کاملی داشته باشند. به عزیزتان بگویید که این اختلال مشکل بزرگی نیست و میتواند جلوی آن بایستد. دائماً بیمار مبتلا به بیماری دوقطبی را به پیگیری برای درمان تشویق کنید. او را مجاب به ادامهی روند درمان خود و مراجعه به روانشناس و روانپزشک کنید.
با شخص مبتلا به اختلال دو قطبی وقت بگذرانید
پیشنهاد میکنیم با هم به سینما و کافه بروید و در پارک قدم بزنید. ارتباط اجتماعی، مخصوصا در شرایطی که عزیزتان افسرده باشد، اهمیت بسیار زیادی دارد. ممکن است او خودش را منزوی کند و مشکلش شدیدتر شود.
حتی اگر دعوت شما را رد میکند، باز هم تلاش کنید. با این کار متوجه میشود که برایتان مهم است. احتمالا کم کم به تلاشتان واکنش مثبت نشان میدهد و از شما تشکر میکند.
در درمان اختلال دو قطبی او شریک شوید
اجازه ندهید عزیزتان به تنهایی فرایند درمان را طی کند. حمایت شما به موفقیت درمان او کمک میکند. به هر شکلی که دوست دارد با او همراهی کنید. میتوانید در کار های زیر همراهش باشید:
– پیدا کردن روانپزشک و روانشناس خوب
– وقت گرفتن و مراجعه به رواندرمان
دنبال کردن برنامهی درمان
همچنین او را به مصرف داروهایش تشویق کنید. ممکن است با بهتر شدن و یا به دلیل عوارض جانبی، مصرف دارو را قطع کند. اگر دارو او را اذیت میکرد، از روانپزشک بخواهید داروی دیگری را جایگزین کند.
آرامش خودتان را حفظ کنید
ممکن است عزیز شما در طول دورهی شیدایی، عجیب و وقیحانه رفتار کند و یا در طول افسردگی، حساس و بد اخلاق شود. یادتان باشد که در این زمانها او واقعا خودش نیست و نشانههای بیماری باعث بروز رفتارهای نامناسب میشوند. پس آرامش خود را حفظ کنید و به این رفتارها واکنش نشان ندهید.
به او برنامه منظم بدهید
یک برنامهی منظم میتواند به ثبات خلقی عزیزتان کمک کند. استراحت بسیار مهم است، زیرا مختل شدن خواب میتواند آغازگر نشانهها باشد. برای همین، او را به خوابیدن و بیدار شدن در ساعات مشخص تشویق کنید.
به کاهش استرس او کمک کنید
عوامل استرسزایی مانند از دست دادن شغل، میتواند آغازگر نوسانات خلقی باشند. شما نمیتوانید عزیزتان را از تمام اتفاقات پراسترس دور کنید اما میتوانید برای مقابله با استرس و اضطراب ناشی از این اتفاقات، به او کمک کنید.
مثلا او را به ورزش کردن تشویق کنید، با هم به کلاس یوگا بروید. این کار به هر دوی شما برای مقابله با چالشهای اختلال دو قطبی کمک میکند.
در انجام کارهای روزمره به او کمک کنید
حتی کارهای ساده و روزمره هم برای یک فرد مبتلا به اختلال دو قطبی سخت به نظر میرسد. از او بپرسید که چطور میتوانید به او کمک کنید. اگر برای خودتان غذا میپزید، برای او هم غذا بپزید و به خانهاش ببرید.
از خودتان نیز مراقبت کنید
حضور یک فرد دو قطبی در زندگیتان میتواند بسیار سخت باشد. ممکن است شما به عنوان مراقب، افسرده یا بیمار شوید. اگر به نیازهای خودتان توجه نکنید، خسته خواهید شد. سعی کنید برای خودتان نیز زمان مشخصی را در نظر بگیرید. نقاشی بکشید، به موسیقی گوش دهید، یا کاری که دوست دارید را انجام دهید. با دوستان خود تفریح کنید و احساس گناه نکنید. اگر حالتان خوب نباشد، نمیتوانید از عزیزتان مراقبت کنید.
درمان بیماری دو قطبی
تاکید درمان بیماری دو قطبی ، بر دارو درمانی است. تغییرات شیمیایی که در مغز این بیماران در زمان عود بیماری رخ میدهد، با مصرف دارو منظم شده و با مواد شیمیایی، تعادل مغز باز میگردد و علائم بیماری از بین میروند و اختلال تحت کنترل در میآید.
همانطور که از اسم بیماری بر میآید، این بیماری دارای دو قطب یا دو فاز کاملا متفاوت بوده و از این رو درمان آن نیز در فازهای مختلف تاحدودی متفاوت است.
هدف از درمان در هریک از فازهای افسردگی و شیدایی، این است که بیمار مجددا به حالت سلامت روانی خود بازگردد.
درمان اختلال دو قطبی با داروهای تنظیم کننده خلق
منظور از داروهای تنظیم کننده خلق، داروهایی است که در هر یک از دوفاز بیماری باید تجویز شوند. این داروها بیمار را به خط سلامت روانی میرساند و بر هر دو فاز افسردگی و شیدایی موثر است. داروهایی که به این منظور تجویز میشوند در درجه اول عبارتند از:
– لیتیوم
– والپروات سدیم
– کاربامازپین
درمان فاز شیدایی
در فاز شیدایی یا مانیا، علاوه بر مصرف داروهای تنظیم کننده خلق، باید داروهایی تجویز کرد که بیمار را به طرف خط سلامت نزدیک کند. در این مرحله شایعترین داروهای مورد استفاده عبارتند از:
– رسپیریدون
– اولانزاپین
– هالوپریدول، پرفنازین، تری فلوپرارین
درمان فاز افسردگی
در این فاز از داروهای تنظیم کننده خلق، تحت عنوان داروهای ضد افسردگی استفاده میگردد، تا بیمار را به سمت خط سلامت روانی سوق دهد. شایعترین داروهای مورد استفاده در این مرحله عبارتند از:
– فلاکستین
– سیتالوپرام
– سرترالین
– بوپروپیون
– افکسور
– ایمی پرامین
– آمی تریپتیلین
– تری میپرامین
روان درمانی اختلال دو قطبی
از درمانهای غیر دارویی برای رفع اختلالات دو قطبی نیز میتوان به درمان شناختی- رفتاری، روان درمانی بین فردی و خانواده درمانی اشاره کرد. با این حال روشهای دیگر مانند رفتار درمانی و درمان مبتنی بر روانکاوی نیز میتواند موثر واقع شود. توجه داشته باشید که هدف در تمامی روشها یکسان است و بسته به شرایط فرد و موقعیتی که در آن قرار دارد، بهترین شیوه درمان برای فرد مبتلا در نظر گرفته میشود. همچنین با مشاوره روانشناسی امکان تشخیص به موقع دوقطبی و درمان آن امکان پذیر است.
باید در نظر داشت که:
پس از سپری شدن فاز شیدایی یا افسردگی، نیاز به مصرف داروهای ضد افسردگی یا ضدشیدایی نیست و به احتمال زیاد مصرف تنظیم کنندههای خلق کافی است.
مصرف داروهای تنظیم کننده خلق، پس از رفع فاز شیدایی و افسردگی باید ادامه یابد.
به منظور جلوگیری از عود مجدد بیماری (چه فاز شیدایی و چه فاز افسردگی) ممکن است پزشک معالج بیمار، صلاح بداند که تا چند سال، روند درمان ادامه یابد.
یکی از شایعترین اشتباهات بیماران این است که به محض بر طرف شدن فاز شیدایی و افسردگی، مصرف دارو را قطع میکنند.
هر چند که مصرف دارو به مدت طولانی دشوار است ولی استمرار درمان باعث جلوگیری از عود بیماری میگردد.
در هر صورت، برای تنظیم مقدار دارو حتما با نظر پزشک معالج، مشورت نمایید.
نتیجه گیری
حواستان به شروع نشانههای دوره اختلال دو قطبی باشد. گاهی تشخیص نزدیک شدن به دورهی بیماری برای عزیزتان سخت است. شاید فرد مبتلا بگوید حالش خوب است اما شما باید مراقب نشانههای اختلال باشید و به او کمک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید