کنار آمدن با مرگ همسر تجربهای کاملا دردناک و عمیق است. چه این حادثه ناگهانی رخ بدهد و چه اینکه همسر شما پس از دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری سخت، از دنیا برود. هرکس برای کنارآمدن با این بحران، دورهای از سوگواری را پشت سر میگذارد. با این حال گاهی اوقات افراد نمیتوانند با این مسئله کنار بیایند و زندگی روزمرهشان مختل میشود. در واقع، فوت همسر یکی از اتفاقاتی است که بیشترین فشار روانی را برای افراد به وجود میآورد و با تغییرات بزرگی در روند زندگی فرد همراه است. اینکه چگونه بتوانیم با غم از دست رفتن کسی که شریک زندگیمان بوده کنار بیاییم و مرگ او را بپذیریم، کاری سخت و دشوار است. فرد بعد از فوت همسرش با احساسات مختلفی دست و پنجه نرم کرده و از مراحل مختلفی عبور میکند؛ تا در نهایت به زندگی روزمره خود بازگردد. برای طی کردن این مراحل نیاز به مراقبتهایی است که فرد با تغییرات پیش آمده کنار بیاید. در ادامه قصد داریم به بررسی بیشتر این موضوع و راهکارهای مناسب برای گذر از این بحران بپردازیم.
فوت همسر
فوت همسر واقعهای است که اضطراب بسیار زیادی را برای افراد در زندگی به وجود میآورد. هنگامی که همسرتان فوت میکند، زندگی و دنیای شما کاملا تغییر خواهد کرد. غصه خوردن و تاسف، برای فقدان پیش آمده طبیعیترین احساسی است که بعد از مرگ همسرتان به شما دست میدهد و احساسات مختلفی به سراغ شما میآید. ممکن است شوکه شوید، احساس سرد بودن کنید و یا حتی بترسید.
در برخی مواقع ممکن است از همسرتان برای اینکه شما را تنها گذاشته عصبانی باشید یا در مورد اینکه شما کسی هستید که زنده مانده، احساس گناه بکنید. تمام این موارد گفته شده طبیعی هستند و هیچ قانون یا مدل مشخصی برای سوگواری و عزاداری وجود ندارد.
مراحل کنار آمدن با مرگ همسر
همان طور که گفته شد سوگواری کردن هیچ مدل مشخصی ندارد. افراد در این موقعیت رفتارهای مختلفی از خود نشان میدهند. این مراحل بسیار شبیه به مراحل شکست عشقی است. ولی عموما تمامی افراد مراحل زیر را طی خواهند کرد:
انکار
در این مرحله که ممکن است از چند دقیقه تا چند روز و ماه طول بکشد. فرد به گونهای برخورد میکند که انگار همسرش نمرده است. در واقع فرد نمیخواهد این واقعیت را بپذیرد و با آن رو به رو شود.
خشم
فرد بعد از اینکه واقعیت فوت همسرش را میپذیرد، احساس عصبانیت و خشم میکند. ممکن است از این عصبانی باشد که چرا تنها مانده و ترک شده است. از این عصبانی بشود که چرا این اتفاق برای شخص او افتاده است و بسیاری موارد دیگر.
بعد از طلاق، چطور به زندگی عادی برگردیم؟
غم و افسردگی
فرد بالاخره غمگین و ناراحت میشود و علائمی که از خود نشان میدهد شبیه به افسردگی است. گریه کردن، از دست دادن اشتها، کم خوابی یا پرخوابی، مشکلات تمرکزی، دشواری در تصمیم گیری و … . این مرحله میتواند طولانیتر از مراحل دیگر باشد.
پذیرش
نهایتا فرد بعد از تمامی مراحل گفته شده، با واقعیت نبودن همسرش کنار میآید و تصمیم میگیرد به زندگی روزمره خود بازگردد و وظایفش را انجام دهد. هنوز هم فرد درگیر احساسات دلتنگی، خستگی، غم و خشم میشود. اما شدت و تناوب این موارد کمتر از قبل شده و کنار آمدن با آنها برای فرد آسانتر شده است.
بعد از مرگ همسر، چطور به زندگی خود ادامه دهیم؟
از غم و اندوه خود صحبت کنید
صحبت کردن و درد و دل کردن درباره این تجربه غم انگیز واقعا آرامش بخش است. از دست دادن همسر بسیار سخت و دشوار است و کنار آمدن با احساسات و عواطف بعد از این فقدان، سالها زمان میبرد. صحبت کردن درباره شریک زندگی که دیگر در کنارتان نیست و مهمتر از آن، به یاد آوردن خاطرات او و زندگی مشترکتان آرامتان میکند. حتی متوجه میشوید که تعریف کردن بعضی از این خاطرات شیرین برایتان لذت بخش است. بازگو کردن خاطرات و صحبت کردن درباره این رنج، گام بزرگی برای التیام بخشیدنِ زخم عمیق به جا مانده از این فقدان است. حتماً با فردی درد و دل کنید که دلسوزانه و همدردانه از شما حمایت میکند. مراجعه به یک مشاور مجرب و صحبت کردن با خانواده و دوستان نزدیکی که به آنها اعتماد دارید، حال شما را بهتر خواهد کرد.
برای کنار آمدن با مرگ همسر ، خودتان را بیارزش نکنید
فرایند سوگ به خودی خود برای سلامتی جسمانی و روحی شما مضر خواهد بود. سعی کنید که منظم غذا بخورید، هر چند این کار برایتان سخت است. از کارهای پرخطر بپرهیزید. اگر می توانید ورزش کنید.
برای کنار آمدن با مرگ همسر ، یاد و خاطرات او را به خاطرات بسپارید
شما باید به زندگی عادی خود ادامه بدهید و از چیزی که اتفاق افتاده عبور کنید و به این نتیجه برسید که حالا سرنوشت دیگری در انتظار شما است. اما کسی که از دنیا رفته، زمانی تمام قلبتان، روزها و ساعتهایتان را پر کرده بود. بنابراین همیشه بخشی از خاطرات شما خواهد بود. هرچند ماههای اول بعد از دست دادن همسر، خیلی دردناک است. اما باید یاد همسر از دست رفتهتان را به خاطرات شخصی خود بسپارید. شما باید در مورد هیجاناتتان و همسری که دیگر در زندگیتان نیست حرف بزنید. از خاطرات خوبتان و ویژگیهای خاص او بگویید و از تجربیاتی که با هم کسب کرده بودید. این کار به التیام دردتان کمک خواهد کرد. آیندهی جدیدتان را که قرار است بدون همسرتان باشید، تجسم کنید. مرگ اجتناب ناپذیر است و کاری از دست شما برنمیآید. بنابراین تنها راهی که دارید این است که هر چه زودتر واقعیت را قبول کنید.
اما همانطور که گفتیم، مشکلی که در کنار آمدن با مرگ همسر وجود دارد این است که همراه با مرگ همسرتان، رویاها و آرزوهای مشترک، نقشههایی که برای سالهای آیندهی با هم بودنتان کشیده بودید، همه و همه از بین رفته است؛ و همین وادارتان میکند در مورد تمام مسائل مربوط به آینده دوباره فکر کنید و آینده را کاملا جور متفاوتی تصور نمایید. بنابراین برای اینکه بتوانید بر اندوه مرگ همسرتان غلبه کنید، باید بتوانید این آیندهی تازه را متصور شوید. مجبور نیستید تمام باقیماندهی عمرتان را جور خاصی تجسم کنید. میتوانید با هدفهای کوچک شروع کرده و تدریجا خودتان را به سمت آینده پیش ببرید.
با دوستان نزدیک خود صحبت کنید
هنگامی که دوست دارید در مورد همسرتان صحبت کنید، اجازه دهید دوستانتان اطرافتان باشند و به حرفهای شما گوش دهند. ممکن است کسانی مثل خانواده همسرتان باشند که آنها هم سوگوار باشند و مایل باشند خاطرات همسر مرحومتان را با شما به اشتراک گذارند.
افراد استرسی بخوانند
برای کنار آمدن با مرگ همسر ، گوشه گیری و منزوی نشوید
اگر ارتباطتان را با دنیا قطع کنید، در افسردگی و اندوه خود غرق خواهید شد. البته شکی نیست که برای کنار آمدن با این اندوه و آمادگی پیدا کردن برای برخورد با دیگران نیاز دارید که مدتی تنها باشید. اما نباید خودتان را به در یک دنیای تاریک نگه دارید و دیگر هرگز نور خورشید را نبینید. اگر خودتان را در خلوت خانه حبس کنید، تا ابد در زندان غم و اندوهتان محبوس خواهید ماند و حتی شرایطتان بدتر خواهد شد. پشتیبانی و همدردی اطرافیان برای تحمل مرگ همسر ضروری است. هر چه بیشتر از زندگی کناره بگیرید، جدا شدن از رختخواب و یافتن قدرت و انگیزه برای امیدوار شدن به آینده دشوارتر خواهد شد.
به خودتان سخت نگیرید
غم از دست دادن همسر باعث میشود که متوجه شوید، چقدر در این دنیا کوچک و ضعیف هستید. هر چقدر هم که بیتابانه برای زنده نگه داشتن عشقتان تلاش کرده باشید، در نهایت قدرت تصمیم گیری با شما نبوده است و اکنون درگیر احساس شرم، گناه و خشم شدهاید و خودتان را به دلیل مرگ همسرتان سرزنش میکنید.
مهم این است که انسان بودن خود را بپذیرید. توانایی انسان محدود است و مسلماً شما بیشترین تلاش خود را در آن موقعیت کردهاید. غرق کردن خودتان در احساس شرم و گناه، موقعیتتان را تغییر نمیدهد یا نتیجهی مطلوبی به بار نمیآورد. چیزهایی مانند عشق به همسر، راههای ادامه دادن این عشق و زنده نگهداشتن آن، را که تحت کنترلتان قرار دارد و هیچ کس نمیتواند آنها را از شما بگیرد، و همچنین چیزهایی را که اکنون میتوانید تغییر دهید، به خودتان یادآوری کنید.
برای کنار آمدن با مرگ همسر ، فعالیتهای مورد علاقهتان را از سر بگیرید
طی اولین ماههای سوگواری، حتی فکر انجام فعالیتهایی که زمانی عادت داشتید با همسرتان انجام دهید هم میتواند بینهایت ناراحت کننده باشد. علاوه بر این، اندوه و غصهای که دلتان را پر کرده نیز باعث میشود انجام این فعالیتها واقعا سخت و نشدنی به نظر برسد. اما شما باید تدریجا فعالیتهایتان را از سر بگیرید و احساس زنده بودن کنید. شما باید بتوانید دوباره لذت را تجربه کنید و با کارهایی که همیشه دوست داشتید، حالتان خوب شود و انرژی بگیرید.
این را باید درک کنید که حسی که انجام این فعالیتها به شما میدهند، دیگر مانند گذشته نخواهد بود. اما یادتان باشد که شما باز هم میتوانید لذت ببرید و احساس بهتری پیدا کنید. این حق شما است که دوباره از زندگیتان لذت ببرید.
نتیجه گیری
غم از دست دادن شریک زندگی، تجربهای بسیار غم انگیز و آسیب زننده است. گاهی تلاش بسیاری برای کنار آمدن با مرگ همسر انجام میدهید، باز هم قادر به عبور از مرحلهی ماتم و سوگواری نیستید و نمیتوانید به زندگی عادی برگردید. در چنین شرایطی، کمک گرفتن از یک مشاور حرفهای میتواند همان چیزی باشد که به آن نیاز دارید.
اینها همش دری وریه.
همش تئوریه.
همش نوشته است.
توی واقعیت همه چی فرق داره . شما نمیفهمید دو نفر که لحظه لحظه های زندگیشون با هم بوده وقتی یکیشون فوت میکنه طرف مقابل چه حالی داره. نمیفهمید