هیچ کس درک نمیکند که مشکلات روحی قربانیان تجاوز تا چه اندازه میتواند زندگی آنها را تحتالشعاع قرار دهد. «تجاوز» واژهای است که بار منفی زیادی دارد. وقتی صحبت از «تجاوز جنسی» به میان میآید این کلمه بار منفی بیشتری پیدا میکند. اگر پای دردِدل فردی که قربانی تجاوز یا آزارجنسی شده بنشینید، او این اتفاق را دردناکترین تجربه زندگی خود میداند طوری که انگار قرار نیست هیچوقت آن را فراموش کند و همیشه با آن درگیر است.
بخشی از مشکلات روحی قربانیان تجاوز مربوط به حسی است که این فرد از جامعه میگیرد و بخشی از آن خشونتی است که به زنانگی فرد اعمال شده است.
عوارض کوتاهمدت تجاوز جنسی
تجاوز به عنف معمولا دو نوع عارضه در پی دارد، عارضه زودهنگام و عارضه دیرهنگام. از مهمترین عوارض زودهنگام تجاوز جنسی و مشکلات روحی قربانیان تجاوز میتوان به حالت شوکی که در فرد ایجاد میشود، اشاره کرد. او حالت ناراحتی شدید و بهتزدگی دارد. احساس طرد شدن از اجتماع و این فکر که به دلیل گناه نکرده مورد تحقیر و تنبیه قرار گرفته است و معمولا با برخورد نامناسب گروههای پزشکی و پیراپزشکی اورژانس و حتی پلیس میتواند تشدید شود. او این احساس را دارد که چه بسا به خاطر ظاهر و پوششی که داشته متجاوز به این عمل ترغیب شده است. به این ترتیب احساس عذاب وجدان فرد چند برابر میشود. چنین چیزی یکی از بدترین مشکلات روحی قربانیان تجاوز است.
قربانیان آزارهای جنسی چطور میتوانند از آسیبهای بعد از تعرض دور بمانند؟
یکی از مهمترین مشکلات روحی قربانیان تجاوز که بلافاصله بعد از حادثه بروز میکند، حالت اختلال استرس بعد از حادثه یا PTSD است. به نحوی که فرد صحنههای تجاوز جنسی را دوباره فلشبک میزند، آنها را دوباره تجربه میکند و حتی گاهی حالت دفاعی شدید پیدا میکند. در این وضعیت او کنارهگیری میکند و دلش میخواهد کسی او را نبیند و با او صحبت نکند. ضمن آن که فعالیتهای سیستم عصبیاش زیاد میشود. یعنی پاسخش به محرکهای محیطی مانند صدا و نور افزایش مییابد.
از دیگر عوارض و مشکلات روحی قربانیان تجاوز این است که او نمیتواند به کسی اعتماد کرده یا با شخصی ارتباط برقرار کند. در این حالت ممکن است به خودکشی و مرگ فکر کند و آرزوی مردن داشته باشد. اگر زمینه مشکلات روانی در او دیده شود، این احتمال وجود دارد که دچار افسردگی شیدایی یا همان افسردگی دوقطبی شود. توهمهای شنوایی و بینایی، هذیان، خندههای بیمعنی، خشم بیجهت و… از دیگر عوارض و مشکلات روحی قربانیان تجاوز است.
مشکلات روحی قربانیان تجاوز و بدبینی نسبت به جنس مخالف
فردی که مورد تجاوز قرار گرفته در طولانی مدت نسبت به رابطه جنسی حس بدی پیدا میکند و از آن متنفر میشود. دردهای آمیزشی و تنفر از جنس مرد و بدبینی به جنس مخالف از دیگر عوارض تجاوز جنسی است. او سعی میکند از مردها دوری کرده، حتی شماره تلفناش را عوض کند یا مسیر رفت و آمدش را تغییر دهد. در طولانی مدت قابلیتهای جنسی این فرد از بین میرود و اختلال استرس پس از حادثه و افسردگی در او مزمن میشود.
افسردگی مزمن میتواند با توهم و هذیان همراه باشد. دردهای جسمانی و شبه جسمانی در این فرد زیاد میشود. درواقع علائم روانی او تبدیل به علائم جسمانی میشود. قربانی تجاوز مدام به این فکر میکند که در این موضوع مقصر است و خودش را سرزنش و نکوهش میکند و میگوید «کاش آنجا نبودم یا بیشتر مقاومت میکردم».
نباید پنهانکاری کنند
برخی قربانیان تجاوز جنسی در مورد این موضوع حرف نمیزنند غافل از این که این پنهانکاری مشکلات روحی قربانیان تجاوز را شدیدتر میکند. گاهی مددکاران و پرستاران یا حتی پلیس به این افراد توصیه میکنند این مشکل را پیگیری نکنند چون ممکن است مزاحم پیدا کنند. غافل از این که فرد باید درمان شود. این کار باعث میشود فرد در این باره با کسی صحبت نکند، برونریزی احساسات نداشته باشد، خطاهای شناختیاش در روان درمانی اصلاح نشود و نتواند دارودرمانی کند. همه اینها باعث میشود عوارض ژرفتر و گستردهتر شده و احتمال خودکشی و دگرکشی بالا رود.
گروه درمانی برای مشکلات روحی قربانیان تجاوز مفید است
اگر قربانی، جلسات رواندرمانی و دارودرمانی را به خوبی و منظم انجام دهد امکان بهبود کامل وجود دارد. متاسفانه در کشور ما جلسات گروه درمانی برای خانمهای آسیبدیده وجود ندارد. در حالی که این روش درمانی بسیار کارآمد است و میتواند روند درمان را تسریع کند. به طور کلی در مدت 8 تا 18 ماه گروه درمانی نتایج شگرفی بههمراه دارد.
بهپرسشهای دیگران جواب ندهید
اگر فردی از اطرافیان بخواهد درباره این موضوع با قربانی تجاوز صحبت کند، او باید بگوید تمایلی به صحبت کردن در این باره ندارد. او باید متذکر شود که این مسئله خصوصی است و اگر برای او احترام قائل هستند، باید اجازه دهند در محیط درمانی و با درمانگر درباره این مسئله صحبت کند. توجه داشته باشید که درمانگر فرد باید حتما همجنس قربانی باشد چون اگر جنس مخالف باشد میتواند برای فرد آسیبزا باشد.
بهترین کار بعد از تجاوز جنسی، درمان است
بدون شک تجاوز و مشکلات روحی قربانیان تجاوز بدترین اتفاقی است که میتواند برای یک فرد رخ دهد. طبیعی است که بعد از این پیشامد فرد قربانی مشکلات مختلف روانی پیدا کند. بنابراین اولین اقدام بعد از تجاوز مراجعه به روانپزشک و متخصص زنان و زایمان است. اگر درمان انجام نشود این موضوع تا سالها میتواند فرد را آزار دهد و زندگیاش را تحتالشعاع قرار دهد.
حمایت خانوادهها بسیار موثر است
در این پیشامد افراد خانواده باید تحت هدایت روانپزشک به فردی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته کمک کنند. آنها در خانه به هیچ وجه نباید در مورد این موضوع صحبت کنند بلکه باید سعی کنند محیط آرامی برایش فراهم کنند تا لذت ببرد. باید به فکر سرگرمیهایی باشند که او را از موضوع جدا کند. خانوادهها باید مراقب باشند فرد داروها را مصرف کند و در عین حال آنها را از دسترس او خارج کنند تا ناگهان اوردوز نکند.
اگر فرد خودش بخواهد با خانواده صحبت کند بهتر است به او گوش دهند و این اطمینان را ایجاد کنند که این مشکل ممکن است برای هرکسی پیش بیاید. در این اتفاق او نقشی نداشته، دست خداوند و طبیعت قصد تنبیه او را نداشته و این صرفا یک تصادف است.
مشکلات روحی قربانیان تجاوز با ازدواج حل نمیشود
دختری که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است حداقل دو تا سه سال نباید به ازدواج فکر کند.
در صورتی که فرد قصد ازدواج داشته باشد لزومی ندارد این موضوع را با همسر آیندهاش مطرح کند چون بسیاری مواقع پیش میآید که شوهر به همسر سرکوفت میزند و او را متهم میکند به این که خودش هم در این موضوع نقش داشته است. همین مسئله خودش صفحهای جدید از مشکلات روحی قربانیان تجاوز جنسی است. حتی ممکن است بعد از مدتی مرد به اصطلاح غیرتی شده و همسرش را طلاق دهد. در کشور ما برخی از خانمهایی که مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند بعدها به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طرف همسرشان پس زده میشوند.
نتیجه گیری
هر کسی میتواند قربانی باشد؛ از کودکان و بالغان مذکر گرفته تا سالمندان؛ اما زن بودن، جوان بودن، بیوه بودن، بیقید بودن و داشتن رفتاری اغواگرانه و نمایشی، احتمال وقوع این امر را افزایش میدهد.
متاسفانه مشکلات روحی قربانیان تجاوز سن و سال ندارد و قربانیان گاهی تنها به جرم جنس زن بودن، محکوم به تحمل این فشار روحی خواهند بود.
درود
چرا فقط در مورد زنان صحبت شد…؟!