1.اول خودت را بشناس
خودشناسی، از جمله معیارهای ازدواج است، که ما باید قبل از هر چیزی به آن برسیم. تا زمانی که از ویژگی‌های شخصیتی، اهداف و برنامه‌های خود برای آینده تصوری نداشته باشیم، نمی‌توانیم یک انتخاب خوب داشته باشیم.
آیا خصوصیات ظاهری و زیبایی و تناسب اندام او برای شما اولویت دارد یا وضعیت مالی و موقعیت شغلی او، یا اینکه داشتن تحصیلات است که اولویت اول شما را تشکیل می‌دهد؟
بیاید صادق باشیم و به این موضوع که از قضا، یکی از تصمیمات مهم زندگی ماست، کمی بیشتر توجه کنیم و زمان بگذاریم و بنویسیم. معیارهای ازدواج خاص شما چیست؟
هدف من در زندگی مشترک چیست؟
چه تصوری از آینده دارم؟
انتظارات من از یک همسر خوب چیست؟
نقش همسر من در زندگی من چیست؟
بعد از اینکه شناخت مناسبی از خود و آینده خود پیدا کردید و مواردی را نیز یادداشت کردید زمان آن می‌رسد که به شخص رویاهای خود فکر کنید.
2.عشق با تعهد
عشق واقعی آن است که با تعهد کامل به طرف مقابل همراه باشد. احساسات در لحظه شکل می‌گیرند، می‌آ‌یند و می‌روند اما این تصمیم به تعهد واقعی ست که همیشگی خواهد بود و ماندن، چیزی ست که عشق واقعی را تعریف می‌کند. در شرایط مطلوب و ایده آل عاشقی چندان سخت نیست؛ اما زندگی پستی بلندی‌های بسیاری دارد و آن موقع دیگر عشق کار ساز نیست، تعهد و مسئولیت پذیری طرفین لازم است. پس یکی از مهم‌ترین معیارهای ازدواج، عشق و علاقه است، اما عشقی که با تعهد آمیخته شده باشد.
3.صبر و گذشت
یک ازدواج موفق بر پایه‌ی صبر و گذشت شکل می‌گیرد. شخصی می‌تواند شریک خوبی برای زندگی باشد که صبور بوده و بخشش داشته باشد. این‌گونه زوجین، علاوه بر اینکه ضعف‌های خود و همسرشان را می‌پذیرند، بلکه اشتباهات گذشته را دو مرتبه تکرار نمی‌کنند. از معیارهای ازدواج خوب این است که شریک شما به جای خصلت انتقام جویی، بتواند اشتباهات رخ داده را با همسرش مرور کرده و در صدد رفع و رجوع آن تلاش کند.
4.خلقیات طرفین
داشتن صفات حسنه و پسندیده، نه فقط برای ازدواج مهم است، بلکه هر انسانی باید از آن برخوردار باشد. هیچکس تا حالا نگفته من دوست دارم همسرم دروغگو باشد! از نظر من شریک بی ادب خیلی جذاب است! محال است کسی این رفتارهای ناپسند را برای انتخاب همسر به عنوان معیار در نظر بگیرد. با در نظر گرفتن معیارهای ازدواج و برای شکل گیری یک ازدواج موفق، شخصی را انتخاب نمایید که خوش اخلاق و خوش‌رو باشد. صفات پسندیده و خلقیات خوب آن بیشتر باشد؛ مثلا حق پذیر و متواضع باشد، راستگو باشد و اهل دروغ نباشد، همسر شما باید نسبت به شما حس خوبی داشته باشد و خوش بین باشد، اینکه شما مدام به طرف مقابل بدبین باشید، اصلا خوب نیست، مهربان و با گذشت باشد، با ادب و وقار و متانت برخورد کند، نرم‌خو و سخاوتمند باشد و از همه مهم‌تر به شما وفادار باشد.
5.اعتماد
اعتماد، پایه‌ی اساسی ارتباطات است؛ اما برای ساخت آن لازم است سخت تلاش کرد چرا که اعتماد در طولانی مدت ساخته می‌شود و ممکن است در یک لحظه خراب شود. حس اعتماد بعد از هفته‌ها، ماه‌ها و یا حتی سال‌ها شکل می‌گیرد؛ بدین ترتیب که شما خودتان را به طرف مقابل ثابت می‌کنید پس باید به آنچه می‌گویید و عمل می‌کنید پای‌بند و متعهد باشید. هر زمان احساس کردید که همسرتان دچار شک و تردید شده است، به جای خرده‌گیری بر رفتار او، سعی کنید به او حق بدهید و توجه کنید، از معیاری ازدواج، اعتماد بین طرفین است و باید بتوانید برای اعتماد سازی بیشتر تلاش کنید.
6.اصالت خانوادگی
اینکه شریک انتخابی شما در چه خانواده‌ای و تحت چه شرایطی بزرگ شده باشد خیلی اهمیت دارد. هیچوقت اصالت خانوادگی را با شهرت و ثروت یا موقعیت اجتماعی طرف مقابل اندازه‌گیری نکنید، بلکه منظور، تدیّن و تقوا، پاکی و نجابت آن خانواده است. اینکه خانواده‌ی شریک شما به اصول و ارزش‌ها پای‌بند بوده آن‌ها را به فرزندانشان هم آموزش داده‌اند یا خیر؟
7.هم سطحی اقتصادی
همسر انسان باید با او تناسب مالی داشته باشد. به گونه‌ای نباشد که یکی در ناز و نعمت زندگی می‌کرده و دیگری با مشقت و سختی! به عنوان مثال اگر جوانی که از لحاظ مالی فقیر و یا متوسط است، با دختری از خانواده‌ای ثروتمند ازدواج کند، اگر شبانه روز هم کار و تلاش کند، نمی‌تواند همسرش را راضی کند، مگر اینکه آن فرد و خانواده‌اش از لحاظ ایمان بسیار قوی باشند و بتوانند به خاطر خدا گذشت کنند و از لحاظ مالی هم بدون منت به این فرد کمک کنند. از معیارهای ازدواج که امروزه بیشتر از گذشته برای برخی جوانان اهمیت دارد وضعیت مالی ست؛ هم دختر هم پسر در صورتی تمایل به ازدواج دارند که از لحاظ مالی، رفاه متوسطی داشته باشند و زندگی رضایت‌مندی تشکیل دهند.
رازهای موفقیت که بهتر است بدانید
8.خط فکری فرهنگی و اجتماعی
بهتر است زن و شوهر به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز تناسب داشته باشند؛ مثلا کسی که عمده فعالیتش علمی و پژوهشی است، اگر با کسی ازدواج کند که روحیه اجتماعی او تجملاتی، اشرافی، اهل مسافرت، تفریحات و گشت‌وگذار است، ممکن است دچار اختلاف شوند و از معیارهای ازدواج یکدیگر کمی دور خواهند بود. اگر خط فکری زوجین هم سو نباشد، علاوه بر زندگی دو نفره، ممکن است در خانواده‌ی دو طرف هم اختلافات و عدم تفاهماتی ایجاد شود که کار را سخت می‌کند.
9.اختلاف سنی
تفاوت سن بلوغ جنسی دختر و پسر حدود 4 سال است. پس بهتر است که تفاوت سن آن‌ها برای ازدواج نیز به همین اندازه باشد. مگر اینکه واقعا شرایط دیگر آن قدر مناسب باشد که بتوان از این مسئله صرف نظر کرد و همسری با سن مساوی برگزید؛ ولی به هر حال تفاوت سنی نکته‌ای حائز اهمیت است؛ ضمن اینکه برای یک ازدواج موفق و از معیارهای ازدواج موفق آن است که، بلوغ جنسی، بلوغ اقتصادی(مردها)، بلوغ فرهنگی و اجتماعی هم‌گام با هم رشد کنند.
10.تناسب تحصیلی
اگر چه میزان تحصیلات نمی‌تواند تضمین‌کننده روابط معقول و ازدواج موفق باشد، اما باید پذیرفت که بینش و منش افراد تحصیل کرده با دیگر اقشار جامعه متفاوت است. از آن‌جایی که کسب دانش در رشد و تعالی فکری افراد و نگرش آن‌ها بسیار موثر است؛ تناسب در میزان تحصیلات، تاثیر بسیار مهمی در زندگی مشترک دارد؛ زمینه ایجاد درک و تفاهم بیشتر زوجین را فراهم کرده و موجب برخورداری از معیارهای ازدواج موفق، پرورش بهتر فرزندان و ایجاد نسلی موفق با تربیتی اسلامی و فرهنگی می‌شود. از دید روانشناسان برترین حالت تناسب تحصیلی در ازدواج این است که طرفین در تحصیلات یکسان باشند.
11.تناسب ظاهری
هر چند زیبایی معیار ضروری به حساب نمی‌آید، ولی طرفین در مجموع باید از لحاظ زیبایی و قیافه ظاهری مورد پسند یکدیگر باشند و برای همدیگر جذابیت داشته باشند. زیبایی و تناسب ظاهری در حفظ و تقویت عفت و ایمان تاثیر دارد؛ زیرا اگر همسر فرد از حد نصاب کافی برای زیبایی برخوردار باشد، چشم و فکر و عمل وی متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و خدای ناکرده به همسرش خیانت نخواهد کرد؛ مگر این که به چشم‌چرانی عادت کرده باشد. همه دختران و پسران زیبایی و آراستگی همسر را از معیارهای ازدواج می‌دانند، اما چیزی که ماندگارتر است و شما را شیفته خواهد کرد، سیرت زیباست!
12.تناسب جسمی
بهتر است زن و مرد به لحاظ ویژگی‌های جسمی و قد وهیکل با یکدیگر تناسب داشته باشند. برای مثال اینکه قد خانم از آقا بلندتر باشد، هیچ ایرادی ندارد یا اینکه خانم از آقا درشت هیکل‌تر باشد؛ اما به طور کلی وجود تناسب و ظرافت بیشتر خانم، زیباتر است. اختلاف جسمانی می‌تواند به هر شکلی میان زوجین دیده شود، اما نه به صورتی که نگاه‌ها و نظرات دیگران برایشان آزار دهنده شود و باعث ایجاد سرخوردگی در یکی از طرفین گردد.
13.وفاداری جنسی
از اصلی‌ترین معیارهای ازدواج، این است که زن و مرد به یکدیگر تعهد جنسی داشته باشند. وفاداری جنسی فراتر از بدن و جسم شماست و شامل چشم، ذهن، قلب و روح شما می‌شود. هنگامی که ذهن خود را درگیر فانتزی‌های عاشقانه نسبت به شخص دیگری می‌کنیم، هنگامی که عواطف خود را ارزانی شخص دیگری می‌کنیم، پایداری ازدواج خود را به خطر می‌اندازیم. یکی از معیارهای ازدواج موفق، تعهد به وفاداری است، اشخاصی که از ابتدای شروع رابطه‌ی خود، به این مورد توجه کافی دارند و نسبت به آن متعهد هستند، به ندرت گرفتار ناراحتی‌های عمیق از یکدیگر می‌شوند. زوج‌هایی که در این مورد مرتب با یکدیگر صحبت می‌کنند و مشکلات را با هم حل می‌کنند، اغلب زندگی موفق‌تری خواهند داشت.
14.شغل و درآمد
یکی از معیارهای ازدواج، داشتن شغلی مناسب با درآمدی مقبول برای شروع زندگی ست. از همان ابتدا پسر باید خودش را بسنجد، که آیا شغل و درآمد او توانایی پاسخگویی و مدیریت یک زندگی خوب را دارد یا خیر؟
15.توافق مذهبی
دختر و پسر باید از جنبه‌ی مذهبی و اعتقادی هم فکر باشند، درغیر این صورت تفاهم سخت می‌شود و ممکن است بر سر بعضی مسائل به اختلاف بخورند.
16.استقلال رای
همسری که برای زندگی انتخاب می‌کنید باید استقلال رای داشته باشد و برای تصمیم گیری به خانواده یا دوستانش وابستگی نداشته باشد. نباید مدام به حرف کسی گوش دهد و برای زندگی خود تصمیم بگیرد و نظر دیگران بر او تاثیر بگذارد.
17.قومیت یکسان
اگر سنت‌ها و رسوم مخصوص به قومیت خود را دارید، بهتر است همسرتان با شما همشهری باشد تا بهتر این رسومات را درک کند و بپذیرد.
18.تعادل روانی
ازدواج با فردی که از سلامت روانی مناسبی برخوردار نیست، زیان های جبران ناپذیری دارد، به همین دلیل انجام تحقیقات از محل زندگی، دوستان و محل کار افراد از گذشته‌های دور اهمیت داشته و دارد.
19.تفاهم خانواده‌ها
درست است که شما دونفر ازدواج می‌کنید، اما باز هم هم ریشه در خانواده دارید. نگاه کنید که ترکیب خانواده‌ها به هم بخورد. مهم این است که این دو خانواده در یک اصولی شباهت‌هایی با هم داشته باشند.
20.جهان بینی یکسان
گاهی اوقات شما با یک کسی بیرون می روید برای آشنایی و سپس ازدواج. شما آدم مهربانی هستید مردم را خوب می‌بینید و صاف و صادقید. او یک آدمی است که معتقد است دنیا یک دزد بازار است. یک فریب و دروغ بزرگ است. شما کارتان تمام است. این تفاوت‌ها بعدا می‌تواند کار دست‌تان دهد و احساس بدی را برایتان به وجود بیاورد.
نتیجه گیری
پیشنهاد ما این است که سعی کنید حتما عاشق شوید و بعد ازدواج کنید، چون که بدون عشق بقیه معیارها به جهت مصلحت اندیشی است.
ولی نکته اصلی این است که شما معیارهای ازدواج موفق را می‌دانید و عاقلانه تصمیم خواهید گرفت و همین اطلاع از نحوه انتخاب درست به شما کمک می‌کند که برای تداوم این عشق در آینده بکوشید و با کمک همدیگر انتخابی درست داشته باشید.
نکته مهم این است که در این انتخاب مهم، ایده‌آل‌گرایی و دنبال بهترین‌ها بودن لزوما همیشه نتایج خوبی را به همراه ندارد و ممکن است مدت‌ها منتظر بمانید و آن شخص را پیدا نکنید یا حتی اگر پیدا کنید با شما تناسبی نداشته باشد.
فقط تا میتونید زنا دخترا خر کنید .چون حقیقتو بهشون بگی باور نمیکونن ولی تا میتونید دروغ بگید باورتون دارن
دختر ایرانی اگه اینارو میفهمید که میگفت اولین معیار و اخرین معیارم صداقت و تعهد و دوست داشتن طرف حتی اگه من دوستش نداشته باشم اینا یاد گرفتن بهشون خیانت شه و دروغ و…وگرنه معیارشون پول ظاهر اندام زیبایی نبود که برعکس دخترا امریکایی که دنبال صداقت و تعهد هستن خودشون انتخاب اشتباه میکنن کسیکه دوستش داره رو نمیبینن بعد میگن پسرا خرابن عزیزم تو خرابی که دنبال خرابی
معیار دخترا ها شده فقط پول