تاریخ امروز9 اردیبهشت 1403
هوش هیجانی

هوش هیجانی شما چقدر است؟

هوش هیجانی چیست و چرا اهمیت دارد؟ چرا افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند در زندگی و کار موفق تر هستند؟ آیا امکان افزایش و تقویت هوش هیجانی وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوالات و درک اهمیت هوش هیجانی در زندگی باید با ماهیت این ویژگی آشنا شوید و ارکان اصلی آن را به خوبی بشناسید.

برای آشنایی با مولفه های هوش هیجانی و روش های تقویت آن ها در خود، زمان کوتاهی را به مطالعه ی این مطلب اختصاص دهید. بسیاری از افراد در مورد آزمون ضریب هوشی برای سنجش میزان باهوش بودن اطلاعات دارند، اما درباره ی «هوش عاطفی» چطور؟ در این مقاله در مورد هوش هیجانی و اینکه چگونه می توانید روی بهبود و ارتقای آن تمرکز کنید بیشتر بیاموزید .

هوش هیجانی چیست؟

اگر اخیراً کتاب یا مطلبی در مورد پیشرفت شغلی خوانده باشید، ممکن است به این موضوع برخورد کرده باشید که افراد با هوش هیجانی بالا  (EQ)شانس بیشتری برای استخدام شدن یا ارتقای شغلی دارند و حقوق بهتری دریافت می کنند. اما هوش هیجانی یا EQ  چیست و چرا اینقدر مهم است؟

هوش هیجانی توانایی شناسایی، مدیریت و تنظیم کردن عواطف خود و درک احساسات دیگران است. EQ  بالا به شما در ایجاد روابط، کاهش استرس ، خنثی کردن تعارضات و بهبود رضایت شغلی کمک می کند.  به عبارت دیگر، EQ  بالا به معنای داشتن پتانسیل افزایش بهره وری در امور مختلف کاری و زندگی است.  به همین دلیل است که وقتی نوبت به استخدام نقش‌های مدیریتی و مهم می‌رسد، کارفرمایان به دنبال استخدام افراد با EQ بالا هستند، نه افراد با IQ بالا!

افراد باهوش

مولفه های هوش هیجانی چیست؟

برای اینکه بفهمیم ضریب هوش هیجانی ما در چه سطحی قرار دارد، ابتدا می بایست 5 مولفه و رکن اصلی هوش هیجانی را بشناسیم. برخورداری از این 5 رکن تا حد زیادی مشخص می کند شما چقدر از لحاظ عاطفی باهوش هستید!

  1. خود آگاهی

خودآگاهی توانایی شناسایی مجموعه ای از تمام احساسات، محرک‌ های عاطفی، نقاط قوت و نقاط ضعف خود، انگیزه‌ ها، ارزش‌ ها و اهداف خودتان است. علاوه بر شناخت این احساسات، درک اینکه چگونه آن ها بر افکار و رفتار شما تأثیر می‌گذارد، در میزان خود آگاهی مهم است. برای مثال، اگر در شرایطی که هستید استرس، آزرده خاطری، بی انگیزگی یا بی هدفی احساس می کنید، باید زمانی را برای بررسی اینکه چرا چنین احساسی به شما دست داده، اختصاص دهید.  وقتی بتوانید به این احساس برچسب صحیح بزنید و علت آن را درک کنید، در نقطه ی بسیار بهتری قرار خواهید گرفت تا با انجام اقدامات مناسب به آن رسیدگی کنید.

یکی از روش های تقویت هوش هیجانی شناخت احساسات است، زمانی که بتوانید حس درونی خود را بشناسید خیلی راحت تر می توانید برای مقابله با آن و اصلاح آن اقدام کنید. پس با خودتان صادق باشید و زمانی را به شناخت احساساتتان اختصاص دهید و سپس راه حل ایده آل را به کار بگیرید.

  1. خودمدیریتی

اگر اولین بار است که با عبارت خودمدیریتی مواجه می شوید، لازم است بدانید یکی از ارکان مهم هوش هیجانی خودمدیریتی است.

با تکیه بر خودآگاهی و پیش نیاز قراردادن آن، خود مدیریتی به عنوان توانایی تنظیم احساسات تعریف می شود.  همه – از جمله آنهایی که EQ بالایی دارند – خلق و خوی بد، محرک ها و احساسات منفی مانند عصبانیت و استرس را تجربه می کنند، اما خود مدیریتی توانایی کنترل این احساسات است به جای اینکه اجازه دهید آن ها شما را مدیریت کنند. این کار می تواند به معنای تاخیر در پاسخ به موقعیت های بسیار استرس زا یا تهاجمی باشد و یا تصمیم به خوابیدن بلافاصله بعد از دریافت ایمیل یا تماس تلفنی تنش زا. نقش خودمدیریتی در تقویت هوش هیجانی این است که می‌توانید به جای واکنش های منفی و آنی مثل فریاد زدن یا عصبانی شدن، متفکرانه و شفاف واکنش نشان دهید و در نتیجه کنترل احساسات خود را به دست بگیرید.  احساسات منفی و رفتارهای تهاجمی، نه تنها بر اطرافیان شما تأثیر منفی می گذارد، بلکه می تواند بر سلامتی شما نیز تأثیر بگذارد.

  1. انگیزه

انگیزه اساساً آن چیزی است که ما را به انجام کاری یا برای رسیدن به هدفی ترغیب می کند. وقتی با موانع و مشکلات روبرو می شویم، بررسی انگیزه هایمان دقیقا همان چیزی است که ما را تشویق می کند که به جلو رفتن ادامه دهیم.  آن هایی که انگیزه ی پایینی دارند بیشتر از دیگران ریسک گریز (به جای حل کننده مشکلات)، و مضطرب هستند و احتمال بیشتری دارد در مسیر رسیدن به اهدافشان ناگهان جا بزنند.  فقدان انگیزه در این افراد همچنین ممکن است آن ها را به ابراز احساسات منفی در مورد اهداف و وظایف پروژه سوق دهد که می تواند بر روحیه ی تیم نیز تأثیر بگذارد.

از سوی دیگر، کسانی که انگیزه ی «موفق شدن» دارند و کارهایی را انجام می دهند که به آن افتخار می کنند، بیشتر احتمال دارد که بازخورد مثبت از اعمال خود بگیرند، پیشرفت خود را ارزیابی کنند، برای تحقق اهدافشان به خود فشار بیاورند و برای بهبود مستمر مهارت ها، دانش و خروجی کار خود تلاش کنند.  حال به راحتی می توان فهمید که چرا افراد با انگیزه ی بالا برای هر تیمی یک دارایی ارزشمند به حساب می آیند.

  1. همدلی

همدلی کردن توانایی برقراری روابط عاطفی و احساسی با دیگران است، به این معنی که بتوانید احساسات و نگرانی های افراد دیگر را درک کرده و مسائل را از نقطه نظر و دیدگاه آن ها ببینید. این مهارت زمانی به چشم می آید که با دیگران در شرایط تعارض و اختلاف عقیده قرار بگیرید و شما را قادر می سازد تا نیازها و دلیل واکنش های آن ها را بهتر درک کنید.

همدلی در پذیرش و تحسین دیدگاه های مخالف با شما نقش کلیدی دارد و به شما کمک می کند مشکلات و مسائل را با راه حل های خلاقانه تری پیش ببرید.

علاوه بر این همدلی کردن در فعالیت های گروهی یا حل مسائل خانوادگی نیز اهمیت زیادی دارد. توجه کردن و پاسخ دادن به نیازهای احساسی افراد در محیط کار یا خانه و خانواده باعث ایجاد یک فضای صمیمی و آرام می شود. بنابراین تاثیر تقویت هوش هیجانی در تمام جنبه های زندگی نمود خواهد داشت.

  1. مدیریت روابط

مدیریت روابط یعنی هرچیزی در مورد ارتباط با افراد دیگر به آن نیاز است. توانایی فرد برای ایجاد حس اعتماد، ارتباط موثر و احترام متقابل از اصلی ترین مهارت ها برای مدیریت روابط محسوب می شوند.

اگر در روابط با اعضای خانواده، دوستان و همکاران خود فردی الهام بخش و قابل اعتماد هستید، هوش هیجانی شما در سطح مناسبی قرار دارد. افرادی که توانایی مدیریت روابط خود را دارند، در ارتباط با دیگران قادر هستند راهنمایی کنند، روابط را توسعه دهند و ایجاد انگیزه کنند.

تقویت هوش هیجانی

آیا این مورد، ویژگی ذاتی است؟

اگرچه به نظر می رسد هوش هیجانی در بعضی از افراد به طور طبیعی و ذاتی وجود دارد، اما انعطاف پذیری مغز ما این موضوع را برای ما امکان پذیر می کند که اگر مایل به انجام کاری باشیم، می توانیم آن را انجام دهیم. تحقیقات مختلف ثابت کرده است اگرچه هوش هیجانی تا حدی به ژنتیک و مسائل طبیعی وابسته است، اما با انجام تمرینات و افزایش آگاهی می توان تا حد زیادی برای تقویت هوش هیجانی در خود تلاش کرد.

تمرینات موثر برای تقویت هوش هیجانی

با انجام تمرینات زیر در موقعیت های ناخواسته و شرایط پیش بینی نشده در محل کار یا زندگی، هوش هیجانی را در خود افزایش دهید:

* هنگامی که در موقعیت تنش زا یا پیش بیی نشده قرار دارید واکنش دادن را به تاخیر بیندازید و کمی صبر کنید. برای راحت تر انجام دادن ای کار می توانید محل را موقتا ترک کنید یا چند نفس عمیق متوالی بکشید.

*  برای شمارش نکات مثبت و دستاوردهای خود وقت بگذارید. زندگی پر از چالش ها و نکات مثبت و منفی است، اجازه ندهید تحت تاثیر اتفاقات بد، موفقیت هایتان را فراموش کنید.

* مسئولیت احساساتتان را به عهده بگیرید و با پذیرش آن ها برای اصلاح یا حل کرد آن ها اقدام کنید.

* به جای نشان دادن واکنش های سریع، فکر کنید و پاسخ مناسب را پیدا کنید.

* مهارت های گوش دادن را تمرین کنید.

* از زبان بدن موثر استفاده کنید.

* روزانه 5 تا 15 دقیقه مدیتیشن کنید.

* احساس همدلی را در خود تقویت کنید و سعی کنید در موقعیت های مختلف خودتان را جای دیگران بگذارید.

* خوشبینی را تمرین کنید.

* در پاسخ به افراد در موقعیت های مختلف از کلمات درست استفاده کنید.

تقویت هوش

تقویت کنید

خوشبختانه، تقویت هوش هیجانی و ویژگی های مرتبط با آن امکان پذیر است و تا حد زیادی تمرینات بالا می تواند در این راستا اثربخش باشد. با رعایت نکات بالا عملکرد تفکر ما را ارتقا یافته و قدرت اندیشه ی ما می تواند مانند یک ماهیچه رشد کند.

تمریناتی که در این مقاله مطالعه کردید در بلند مدت به شما در کنترل و مدیریت شرایط کمک خواهد کرد و باعث می شود تجربه ی لذت بخش تری از زندگی را به خود هدیه دهید.

اشتراک‌گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.